
بازی ذهن در بازار؛ چگونه شناختهای نادرست سرمایه را هدایت میکنند؟
تصمیمگیری برای سرمایهگذاری، همیشه برپایه دادههای اقتصادی یا براساس منطق نیست؛ گاهی ترس از زیان، میل به تأیید باورهای قبلی یا اعتماد به نفس بیش از حد، سرمایهگذاران را به مسیرهایی سوق میدهد که با واقعیات بازار فاصله دارند.
به گزارش اقتصاد ایران،احسان خاتونی، کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که شناخت و مدیریت خطاهای شناختی، میتواند کلید برد و باخت. در سرمایهگذاری باشد یا خیر؟ به مدار اقتصادی گفت:
سرمایهگذاری، یک فرآیند عقلانی مبتنی بر تحلیل دادهها، ارزیابی ریسک و برنامهریزی مالی است.
اما در عمل، تصمیمات سرمایهگذاران میتواند تحت تأثیر سوگیریهای ذهنی و خطاهای شناختی قرار بگیرد. خطاهایی که میتوانند حتی موفقترین استراتژیهای سرمایهگذاری را از مسیر خارج کنند؛ سوگیری زیانگریزی، اعتماد به نفس کاذب و تاییدگرایی سه خطای شناختی رایج و مهم سرمایهگذاری هستند.
او ادامه داد: یکی از مفاهیم بنیادین در روانشناسی مالی که تأثیر زیادی بر رفتار سرمایهگذاران دارد.اصل زیانگریزی است. این اصل بیان میکند که افراد تمایل دارند از زیان اجتناب کنند. حتی اگر این اجتناب باعث از دست رفتن فرصتهای ارزشمند شود.در این حالت افراد در مواجهه با سود، غالباً محتاطانه عمل میکنند و در مواجهه با زیان، ریسکپذیری بیشتری از خود نشان میدهند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: زیانگریزی معمولاً ریسکپذیری را کاهش میدهد. و با محافظهکاری همراه است؛ اما محافظهکاری بیش از حد همیشه به نفع سرمایهگذار نیست. در بسیاری از پروژههای کاری و سرمایهگذاری، وقتی تصمیمگیرندگان فقط به حفظ منابع فعلی فکر میکنند. از نوآوری و رشد باز میمانند؛ بنابراین بهترین رویکرد، یافتن تعادل مناسب بین ریسکپذیری و محافظهکاری است.
احسان خاتونی با بیان اینکه معمولا نتیجه این خطای شناختی نگهداری دارایی زیانده به امید بازگشت قیمت، فروش زود هنگام داراییها با هدف تثبیت سود و عدم پذیرش حد ضرر و تعلل در خروج بهموقع است، افزود: هنگامیکه از نحوه اثرگذاری این سوگیری بر ذهن خود آگاه باشیم، بهتر میتوانیم با آن مقابله کنیم. همچنین ارزیابی دقیق و منطقی سود و زیان یکی دیگر از راهکارهای مؤثر برای مواجهه با زیانگریزی است.
خطای شناختی اعتماد به نفس
او با اشاره به اینکه یکی دیگر از خطاهای شناختی رایج، اعتماد به نفس بیش از حد است. گفت: این خطای شناختی به حالتی گفته میشود که فرد بیش از توانایی، تخصص و دانش به قضاوتهای خود اطمینان دارد. این سوگیری معمولاً از تجربیات موفق گذشته نشأت میگیرد.یعنی فردی که بارها تصمیمات موفق گرفته، ممکن است به این باور غلط برسد که همیشه درست تصمیم میگیرد. این اعتماد به نفس کاذب میتواند باعث شود. فرد بدون توجه به ریسکهای واقعی، تصمیمات پرریسک اقتصادی اتخاذ کند که در نهایت به زیان منجر میشود. راهکار مقابله با این سوگیری، استفاده از دادهها و اطلاعات دقیق و بهروز و مشورت با کارشناسان و توجه به نقاط ضعف و محدودیتهای شخصی است.
سوگیری تأیید و نادیده گرفتن اطلاعات
این کارشناس بازار سرمایه سوگیری تأیید یا تأییدگرایی را سومین خطای شناختی مهم سرمایهگذاری دانست. و ادامه داد: این سوگیری باعث میشود افراد فقط به دنبال اطلاعاتی باشند که باورهای قبلی را تأیید میکند. و اطلاعات جدید را نادیده میگیرد. یا کماهمیت جلوه میدهد. این خطا در تصمیمگیریهای مالی و سرمایهگذاری بسیار مخرب است.
او افزود: برای مقابله با این سوگیری، توصیه میشود به دنبال نظرات مخالف اقتصادی باشید. حتی اگر در ابتدا ناامید کننده باشند اما سعی کنید منطق پشت آنها را درک کنید. همچنین بهتر است به جای تکیه صرف بر یک منبع خبری، از منابع متعدد استفاده کنید.
خاتونی با تأکید بر اینکه در موارد پیچیده، مشورت با مشاوران حرفهای توصیه میشود. افزود: دانش بزرگترین دوست شما در غلبه بر خطاهای شناختی سرمایهگذاری است. به همین دلیل، افزایش دانش درباره مفاهیمی مانند سرمایهگذاری، بازارهای مالی و اقتصاد، نقش بسیار مهمی در بهبود کیفیت تصمیمگیری دارد.
شاخص ترس و طمع؛ راهنمایی برای شناخت فضای بازار
احسان خاتونی در پاسخ به این سوال که شاخص ترس و طمع در مدیریت خطاهای شناختی سرمایهگذاری، چه جایگاه و نقشی دارد؟ گفت: شاخص ترس و طمع یکی از ابزارهای تحلیلی مهم است که به سرمایهگذاران کمک میکند وضعیت ذهنی و رفتاری بازارهای مالی، بهویژه بازار سهام و ارزهای دیجیتال، را ارزیابی کنند.
او افزود: این شاخص با ترکیب دادههای مختلف و استفاده از الگوریتمهای خاص، میزان ترس یا طمع حاکم بر بازار را به صورت کمی و کیفی نشان میدهد. رنگ قرمز در این شاخص نشاندهنده ترس زیاد و رنگ سبز نشاندهنده طمع زیاد در بازار است.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، سرمایهگذاران ممکن است در مواجهه با نوسانات بازار، تحت تأثیر احساساتی مانند ترس یا طمع، تصمیماتی غیرمنطقی بگیرند. برای مثال، فروش سهام در زمان افت شدید قیمت به دلیل ترس از زیان بیشتر یا خرید در اوج قیمت به امید ادامه رشد؛ این رفتارها میتواند منجر به زیانهای بزرگ شود و استفاده از این شاخص به سرمایهگذاران کمک میکند زمان مناسب برای خرید یا فروش داراییها را بهتر تشخیص دهند و به این ترتیب ریسکهای سرمایهگذاری را مدیریت و استراتژیهای خود را بهینه کنند.
او افزود: آگاهی از خطاهای شناختی و یادگیری راهکار مقابله با آنها و به کارگیری همزمان ابزارهای تحلیلی مانند شاخص ترس و طمع، بخش مهمی از موفقیت در سرمایهگذاری است و به سرمایهگذاران کمک کند تصمیمات منطقیتر و بهتری اتخاذ کنند و در مسیر سرمایهگذاری موفقتر باشند.



