
ماجرای ترسناک کلینیکی که به طرز عجیبی مردم را لاغر میکرد +تصاویر
لیندا هزارد در اوایل قرن بیستم ده ها نفر را کشت و آنها با کمال میل هزینه آن را پرداخت کردند.
به گزارش اقتصاد ایران؛ امروزه شهر کوچک اولالا از سیاتل، مکانی است که عمدتاً فراموش شده است، تعداد انگشت شماری از ساختمان های فرسوده گواهی است بر کشاورزان سختکوش، چوب برها و ماهیگیرانی که زمانی سعی در امرار معاش داشتند. اما در دهه ۱۹۱۰، نام شهر اولالا برای مدت کوتاهی در صفحه اول روزنامه های بین المللی برای محاکمه قتل هایی حضور داشت که مانند آن، در منطقه هرگز پیش از این وجود نداشت؛ ماجرای کلینیکی که مردم را به قیمت مرگ لاغر می کرد.
رژیم غذایی عجیب کلینیک هزارد
در مرکز محاکمه زنی با حضور چشمگیر و نامی به یاد ماندنی حضور داشت: دکتر لیندا هازارد. با وجود آموزش رسمی اندک و فقدان مدرک پزشکی، از ایالت واشنگتن به عنوان «متخصص» مجوز گرفت. روش های او، اگرچه کاملاً منحصر به فرد نبود، بسیار غیرمتعارف بود. هازارد بر این باور بود که ریشه همه بیماری ها در غذا نهفته است. وی معتقد بود مسیر دستیابی به سلامتی واقعی این است که به طور دورهای اجازه دهیم سیستم گوارشی از طریق نخوردن های تقریباً یک روزه یا بیشتر «استراحت» کند. در طول این مدت، بیماران فقط وعده های کوچکی از آب سبزیجات مصرف می کردند.

شوهر دکتر هزارد، ساموئل هزارد (یک ستوان سابق ارتش بود) مارگارت را در ونکوور ملاقات کرد. ساموئل در اتوبوسی که به هتل آنها میرفت، خبر حیرتآوری داد: کلر مرده بود. همانطور که دکتر هزارد بعداً توضیح داد، مقصر یک دوره درمانی و داروهایی بود که در کودکی به کلر داده شد که اندام های داخلی او را کوچک کرده و باعث سیروز کبدی شده بود.

مارگارت کانوی به عنوان یک پزشک آموزش ندیده بود، اما می دانست که چیزی اشتباه است. وقتی مارگارت در اولالا بود، متوجه شد که دورا تنها حدود ۵۰ پوند وزن دارد، استخوانهایش آنقدر بیرون زده بودند که نمیتوانست بدون درد بنشیند. اما او نمی خواست موسسه را ترک کند، با وجود این واقعیت که او به وضوح از گرسنگی می مرد.
دورا وکالتنامه خود را برای ساموئل هزارد امضا کرده بود. در همین حال، هزاردها لباسهای کلر، کالاهای خانگی، و الماسها، یاقوتهای کبود و دیگر جواهرات خواهران را به ارزش ۶۰۰۰ دلار برداشته بودند.
هازارد به خاطر قدرت وحشتناکش بر مردم مشهور بود. به نظر می رسید که او با صدای بلند و چشمان تیره خود آنها را هیپنوتیزم می کند.
در پایان، ورود جان هربرت، یکی از عموهای خواهرها، که مارگارت او را از پورتلند، احضار کرده بود، سبب شد تا دورا از کلینیکی که مردم را به قیمت مرگ لاغر می کرد، آزاد شود. پس از مدتی چانه زنی، او نزدیک به هزار دلار به هزارد پرداخت تا دورا، موسسه را ترک کند.تحقیقات نشان داد بسیاری قبل از مرگ بخش بزرگی از املاک خود را به هزارد داده بودند.

گفته میشود که در مجموع، حداقل دهها نفر تحت مراقبت هزارد از گرسنگی مردهاند، اگرچه برخی ادعا میکنند که مجموع این افراد میتواند به میزان قابل توجهی بیشتر باشد. در ۱۵ آگوست ۱۹۱۱، مقامات کانتی کیتساپ، لیندا هازارد را به اتهام قتل درجه یک به دلیل گرسنگی دادن به کلر ویلیامسون دستگیر کردند. تماشاگران آمده بودند تا شهادت خدمتکاران و پرستاران را بشنوند که چگونه خواهران در طول درمانهایشان از درد فریاد میکشیدند.
خود هزارد از پذیرفتن هر گونه مسئولیتی در قبال مرگ کلر یا مرگ سایر بیمارانش امتناع کرد. در ذهن هزارد، این محاکمه حمله به موقعیت او به عنوان یک زن موفق و نبردی بین طب سنتی و روش های پزشکی بود.در سال ۱۹۱۱، هیئت منصفه او را محکوم کردند به قتل عمد بیماران.مجوز پزشکی او لغو شد (به دلایل نامعلومی، بعداً توسط فرماندار مورد عفو قرار گرفت) او دو سال خدمت کرد، در زندان غذا نمی خورد تا ارزش رژیم غذایی خود را ثابت کند، و سپس به نیوزلند نقل مکان کرد تا نزدیک حامیانش باشد. در سال ۱۹۲۰، او به اولالا بازگشت تا سرانجام آسایشگاه رویاهای خود را بسازد و این ساختمان را “مدرسه ای برای سلامتی” نامید.
این مؤسسه در سال ۱۹۳۵ کاملاً سوخت و سه سال بعد، هزارد که در اوایل دهه ۷۰ زندگیاش بود، بیمار شد و رژیم غذایی اش نتوانست او را به سلامت بازگرداند و اندکی پس از آن درگذشت. امروزه، تنها چیزی که از آسایشگاه او باقی مانده، یک برج بتنی به ارتفاع ۷ فوت و ویرانه های پایه ساختمان است.



